loading...
دانشنامه تخصصی ایران معمار
آخرین ارسال های انجمن
احمد رضا زارع بازدید : 71 دوشنبه 02 خرداد 1390 نظرات (0)
از دیرباز و در تمدنهای قدیم حمام مکانی برای نظافت و پاکی بود و با زندگی دینی پیوند داشت، اما با آمدن اسلام و اهتمام آن به نظافت، حمام جایگاه خاصی یافت که به معماری آن بسیار توجه می شد به طوری که حمام به عنوان هسته اصلی شهرهای اسلامی با تاریخ تمدن اسلامی و ترویج معماری اسلامی ارتباطی عمیق دارد.
حمام به معنای محلی برای شستشو پیش از اسلام نیز در تمدنهای قدیم میان یونانیها، فارسها، رومیها، هندیها و چینیها وجود داشت که آنها از حوضچه های آب به منظور نظافت و پیشگیری از بیماری استفاده می کردند. بنابراین حمام از زمانهای قدیم با زندگی دینی و امور پاکی پیوند خورده بود به ویژه در مصر در دوران فراعنه ساخت حمام در معابد امری متداول بود. رومیها نیز حمامهایی داشتند که در کنار آن سالنهایی برای بازی و سخنرانی و حتی کتابخانه وجود داشت که از مشهورترین آنها می توان به حمام امپراطوری کرکلا اشاره کرد که حدود سال 217 میلادی ساخته شد.
پس از اسلام و با توجه به تأکید اسلام به امر نظافت حمامها رنگ دیگر به خود گرفتند و به عنوان مکانی برای پاکیزگی با انواع تزئینات و معماری اسلامی جلوه ای خاص یافتند.

[تصویر: 307453_orig.jpg]

با توجه به نقش مهم و اساسی حمام در دوران اسلامی، آنها در کنار بازارها، مدارس و مساجد ساخته شده و به عنوان هسته اصلی تأسیس شهر اسلامی به شمار می رفتند. حمامها به طور کلی از مهمترین تأسیسات خدماتی در شهرهای اسلامی به شمار می رفتند که با تاریخ تمدن اسلامی در زمینه ساخت معماری اسلامی ارتباطی عمیق دارند، چرا که حمام با دین اسلام و پاکی جسم مرتبط بوده و جایگاهی خاص در عبادات اسلامی دارد.

[تصویر: 307452_orig.jpg]

با سرعت انتشار حمام در کشورهای اسلامی، اهمیت آن را نمی توان نادیده گرفت، اگر چه حمام از یک نظر مکانی برای نظافت بود اما از جنبه های دیگر نیز قابل بررسی است . چرا که حمام مکانی برای تجمع مردم به شمار می رفت و امور زندگی خود را در حمام با یکدیگر مطرح و مشورت می کردند، حتی مکانی برای بیان اخبار مختلف بود که به علت جو حاکم در میان کشورهای شرقی مکانی برای نقل و انتقال اطلاعات و اخبار به شمار می رفت، بنابراین ضرورت آن در میان کشورهای اسلامی انکارناپذیر است.
گسترش حمام به گونه ای بود که هر طبقه از مردم به فراخور وضعیت مالی که داشتند از حمام استفاده می کردند، مردم فقیر از آب رودخانه ها، چشمه ها و نهرها برای شستشو استفاده می کردند و مردم ثروتمند نیز از حمامهای عمومی بهره مند می شدند، اگر چه بعدها هر یک از اغنیا برای خود حمام و وضوخانه ای در خانه اش ساخت. اما حمامهای عموی به علت معماری زیبا و خاصی که داشتند زبانزد بوده و از آثار رفاهی شهرهای اسلامی به شمار می رفتند.
هر کدام از حمامها که در دوران و عصر اسلامی ساخته می شدند، از معماری آن دوران بهره می گرفتند . اما اغلب، کف حمامها از سنگهای مرمر رنگی، سقفهایی مزین با تصاویر ابداعی و دیوارهایی تزئین شده بود که هنگامی که شخص وارد می شد دیگر نمی خواست از آن خارج شود و نوعی راحتی و آرامش در او ایجاد می شد.

[تصویر: 80028_orig.jpg]

نمای از حمام وکیل
حمامها به طور کلی یک راهرو یا ورودی داشت که به اتاق که گنجه های چوبی داشت و در آن لباس آویزان می کردند، می رسید. سپس شخص به اتاقی بزرگ وارد می شد و بر سکوهای چوبی که چند نفر نشسته بودند، می نشست . حمامها خادمی هم داشتند که کار شستشو با آب و صابودن را در اتاقی خاص انجام می دادند. شخص به اتاق آب گرم وارد می شد، آب گرم هم از زیرزمین که آب را با هیزم گرم می کردند، استفاده می شد. حمامها دارای پنجره یا منفذ نبودند، از این رو به وسیله یک بخش سقف که شیشه ای بود نور به داخل نفوذ می کرد.
بنابراین می توان گفت که حمامها نقش زیادی در زندگی اجتماعی مسلمانان در ایام مختلف و مناسبتهای متنوع چون مراسم شادی، ازدواج و اعیاد داشتند و زیبایی و تزئین آنها عاملی مهم در جلب نظر و توجه بود.

احمد رضا زارع بازدید : 75 یکشنبه 01 خرداد 1390 نظرات (0)
پس شگفت نیست که چنین مردمانی مساجد خویش را به سبک خاص خود بنا کنند؛ به گونهای که تلفیقی از مسجد پیامبر در مدینه و آتشکدههای زرتشتی باشد. مسجد آنان اسلامی بود، اما مانند مساجد حجاز و مصر و شام و قرطبه، عربی نبود.


احتمالا نخستین مساجد ایران، همان آتشکدههای دوران ساسانی بودند. این گونه آتشکدهها به شیوه چهارتاقی ساخته میشدند. چهارتاقی شامل چهار ستون در چهار گوشه یک قاعده مربع است که به وسیله چهار قوس به یکدیگر متصل میشوند و بر فرازشان یک گنبد جای می گیرد. از آن جا که چنین بنایی از چهار طرف باز است، چهارتاقی خوانده میشود.
تبدیل آتشکدههای زرتشتی به مسجد به زمان طولانی و هزینه زیاد نیاز نداشت و نمادی از غلبه و نفوذ اسلام در سرزمینهای فتح شده به شمار میرفت. اما این الگو نمی توانست برای همیشه مورد استفاده قرار گیرد و معلوم بود که اسلام نیز همچون سایر ادیان، معابد خاص خود را پدید میآورد.

در سدههای نخستین اسلامی، کمابیش همه مساجد را به شکل مسجد پیامبر در مدینه میساختند. این مسجد عبارت بود از یک شبستان مسقفِ مستطیل شکل با ستونهایی از تنه درختان خرما که از سه طرف محصور بود و از یک طرف به صحن وسیع مسجد چهره می گشود.

تا مدتها مساجد ایرانی یا طبق همین الگوی شبستانی ساخته میشدند یا همان چهار طاقیهای زرتشتی بودند که با تغییرات جزیی تبدیل به مسجد میشدند.

اما تلفیق این دو سبک با یکدیگر، سبک جدیدی را در معماری ایرانی پدید آورد که نه مسجد پیامبر در مدینه بود و نه چهارتاقی ساسانی. در عین حال عناصری از هر دو را در خود گرد آورده بود. بدین ترتیب، شبستان مستطیل شکل بر جای خود باقی ماند اما بر فراز شبستان و در مهم ترین بخش آن که جایگاه محراب و منبر بود، گنبد قرار گرفت. مسجد جامع عتیق اصفهان که ساختار کنونیاش متعلق به دوران سلجوقی (سده پنجم و ششم هجری قمری) است، چنین الگویی را به روشنی بازمیتاباند.

این الگو به تدریج کامل و به پیدایی مساجد چهار ایوانی منجر شد. در مساجد چهار ایوانی، مسجد به دور یک صحن چهارگوش شکل می گیرد. هر کدام از شبستانها یا رواقهایی که در چهارسوی این صحن قرار گرفتهاند، دارای یک ایوان هستند. ایوان شبستان جنوبی که رو به قبله است، اهمیت بیشتری دارد و معمولأ بر فراز آن دو مناره به چشم میخورد.

کاملترین نمونه از مساجد چهار ایوانی ایران، مسجد جامع عباسی یا مسجد شاه اصفهان است که در دوران سلطنت شاه عباس صفوی در میدان نقش جهان ساخته شد و در زمانهای بعد در مساجد دیگر مورد اقتباس قرار گرفت.

مساجد ایرانی اجزا و عناصر دیگری هم دارند و البته به رغم شباهتهای فراوان، بسته به این که کجا، کی و در چه شرایطی ساخته شده باشند، تنوع زیادی را به نمایش می گذارند. با وجود اين، چنین می نماید که گنبد، مناره، محراب، ایوان، صحن و شبستان ستون دار، عناصر مشترک در بیشتر مساجد ایرانی هستند.

این را هم نباید از یاد برد که مساجد ایران تا دوران مغول، ظاهری ساده داشتند و به رنگ مصالح خود چون خشت، گچ و آجر بودند، اما از دوره تیموری به شکل فزایندهای رو به تجمل رفتند و به شدت رنگین شدند. مساجد دوران صفویه، خصوصا دو مسجد شاه و شیخ لطف الله نقطه اوج این روند هستند.

وجود عناصری چون گنبد، ایوان، مناره و غیره اگرچه دلایل کارکردی، ساختاری و زیبایی شناختی دارد، اما خالی از وجوه نمادین و برخی تعابیر وتآویل نیست. مثلا همواره این پرسش وجود دارد که چرا وقتی یک مناره برای گفتن اذان کفایت می کند، مساجد ایرانی از یک زمان به بعد دارای دو مناره متقارن در اطراف ایوان هستند؟

احمد رضا زارع بازدید : 70 یکشنبه 01 خرداد 1390 نظرات (0)
معماری اسلامی برگرفته از زبان قرآن است و عمق و غنای تمدن اسلام را با بهره*گیری از روح معنویت نشان می*دهد. این امر به گونه*ای است که اعتقاد به توحید و ایمان به تعالیم اسلام به عنوان اندیشه زیبایی*شناسی دین اسلام در معماری اسلامی تجلی می*یابد مؤلفه*های به جا مانده از پیش از ظهور اسلام نشان می*دهد از زمانی که انسان هنر را شناخت یعنی از هزاران سال پیش به طراحی رنگی از حیواناتی که منقرض شدند به منظور نشان دادن واقعیتها و مهارتهای خود بر روی دیوارها پرداخت . در واقع هنر پیش از زبان و ادبیات در زندگی انسان وسیله*ای برای برقراری ارتباط او به شمار می*رفت .

هنگامی که تمدن پا به عرصه وجود گذاشت، خیزشی جدی در ارائه مهارتهای موجود ایجاد شد که اینک در کشورهای اسلامی و غیراسلامی بخوبی قابل رؤیت است که برخی از آنها به هزاره هفتم قبل از میلاد مسیح (ع) باز می*گردد اما آنچه که بیشتر از دیگر هنرها توجه انسان را به خود معطوف داشت، معماری و هنرهای تجسمی بود که انسان بر روی اشیاء یا ساختمانهایی که می ساخت از هنر خود بهره مند می شد و آن را به نمایش می گذاشت.
معماری هنری بود که به غیر از تنوعات رنگی، هویت و فرهنگ را نشان می*داد؛ به گونه*ای که تجلی معماری در تصاویر یا کنده کاریها بخوبی نمایان است. در قصرهای ساخته شده در زمان امویان کنده*کاریهای رنگی و غیررنگی با عکسهای قدیمی بسیاری داشت. دست نوشته ها، ظروف و یا اثاثیه هایی که به علت تنوعات رنگی و نوع کار بر روی آنها از اهمیت به سزایی برخوردارند، نشانگر ارتباط و علاقه انسان با هنر است.
بنابراین باید میان معماری و هنر معماری تفاوت قائل شد که دو مفهوم کاملا مجزا هستند.

در معماری منظور ساخت و ساز در راستای انجام وظیفه اجتماعی و خدمت رسانی است.
مانند ساختن اماکن مس***ی، عبادتی و یا تحصیلی. اما در هنر معماری تأکید بر استفاده از شاهکارهای هنری و دستاوردهای تزئنیی بر روی دیوارها، سقف، ستونها، پنجره ها و درهاست و حتی باغها و حوض ها نیز به گونه ای با هنر معماری ترکیب می شوند تا تأثیرگذاری بنا بر بیننده بیشتر شود.
هنر معماری اسلامی به واسطه وجود معماران زبردست که فعالیتهای ابداعی انجام می دادند با رعایت یکسری اصول خاص بسط و گسترش یافت که این هنر بر درایت و نوع نگاه دینی شخص صحه می گذاشت؛ در واقع این نوع معماری بر نظرات، تجارب و ابتکاراتی متکی بود که معمار از آن بهره می گرفت. این مسئله منجر به تنوع در معماری اسلامی شد و با توجه به اینکه این معماری از زبان قرآن نشأت می گرفت، عمق و غنای تمدن اسلام را با بهره گیری از روح معنویت نشان می داد.
با وجود تفاوت میان معماری و هنر معماری، معماری اسلامی دارای شاخصه های متفاوتی می شود که آن را از سبک و سیاقهای دیگر بناها جدا می سازد. این مؤلفه ها شامل هندسه علمی و هنرهای ابداعی بر گرفته از اندیشه های معنوی شخص می*شود. ابداعی که معمار از آن بهره مند می شد، شیوه ای است که در هنر معماری پیش از این سابقه نداشته است و این به علت ویژگیهای دینی در اندیشه زیبایی شناسی اسلام است که در هنر معماری اسلامی متجلی شده است.


ارتباط معماری با دین اسلام نشانه اعتقاد به توحید، ایمان و عمل به آموزه ها و تعالیم دین اسلام است.
اندیشه توحیدی مبنی بر اعتقاد به خدای واحد سبکی بود که در اکثر هنرهای اسلامی به عنوان موضوعی بکر به کار می رفت.
معماری اسلامی هنری بود که نه تنها در اماکن دینی چون مساجد مورد استفاده قرار می گرفت، بلکه از آن در مدارس، ضریحها و قصرها و حتی خانه ها و حمامها نیز بهره گرفته می شد. مقیاسهای ریاضیات و هندسه در معماری اسلامی بسیار مورد توجه بود.
دورانی که معماری اسلامی در اوج رشد و شکوفایی خود بود، ارتباط معنوی شایسته ای با نیازهای انسان، شرایط زندگی و اجتماعی زمان خود برقرار می کرد . بنابراین می توان گفت که معماری اسلامی با روح تمدن اسلام تطبیق داشت.


هویت معماری اسلامی در همه جهان با وجود تنوعات زبانی و تمدنی یکسان است و این تنوعات از چین تا اقیانوس اطلس با وجود تعددات فرهنگها دیده می شود. اگر چه رومیها و دیگر اقوام نیز دارای معماری بودند، اما معماری اسلامی ویژگی خاص خود را داشت. از دیگر ویژگیهای هنر معماری اسلامی تزئینات است که مسجد النبی به عنوان اولین بنای اسلامی دارای معماری اسلامی دارای این ویژگی بوده است. اگر چه در زمان نبی اکرم (ص) سقف آن از شاخه های نخل بود و با اتکا به عناصر تزئینی ساخته نشد، اما در زمان ولید بن عبدالملک معماری اسلام با استفاده از موزاییکهایی با رنگهای بسیار زیبا و متنوع معنوی در آن به کار رفت.


در هنر معماری اسلامی بیشتر از آیات قرآن به عنوان برجسته ترین ابداعات هنر اسلامی مورد استفاده قرار می گرفت که نوشته*هایی از آیات قرآن بر روی سقفها، دیوارها و یا ستونها استفاده و به شکل خاص تزئین می شد . از برجسته ترین و قدیمی ترین خطوط زیبایی که با هنر معماری اسلامی تزئین شده داخل قبه الصخره است که آیات قرآن با خط کوفی نوشته و با موزاییک تزئین شده است.
اما نکته مهم و قابل توجه و نتیجه ای که میخواهم در این یادداشت به آن اشاره دارم این است که وحدت و تنوع در معماری اسلامی شاید از برجسته ترین ویژگیهای آن باشد. این وحدت عامل اساسی توسعه و تکوین هویت معماری اسلامی و تأسیسات دینی به شمار می رود. به طوری که شیوه های معماری اسلامی در هر یک از کشورهای اسلامی متفاوت بوده است، اما وحدت در آنها به خوبی مشاهده می شود. حتی در ساختمانهای دینی که در پاریس، لندن، مونیخ و دیگر شهرهای اروپایی به شیوه معماری اسلامی ساخته می شد، هویت اسلامی کاملا مشخص است و نشان می دهد که اسلام در اروپا اشاعه یافته و مسلمانان به ویژه معماران اسلامی بیشترین نقش را در ارائه تمدن و هویت اسلامی داشتند.


نکته ی دیگر این است که دیگر تمدنها هنر و معماری اسلامی را به عاریت گرفته اند، اما اگر چه تلاشهایی می کنند تا هنر معماری اسلامی را در نظام خود در آورند، اما هنرهای اسلامی اعم از معماری، خط و تزئینات اسلامی بر اقتدار و ابداع مسلمانان تکیه دارد که ما نمونه ای از این تزئینات و هنرهای معماری را در اصفهان، بغداد، دمشق، قاهره، قیروان می بینیم که به 15 قرن پیش به زمان تاریخ تمدن اسلام باز می گردد و انتساب آن به هیچ حاکم و دولتی امکان*پذیر نیست.


احمد رضا زارع بازدید : 108 یکشنبه 01 خرداد 1390 نظرات (0)
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس از ساخت اولین بازار اسلامی ایرانی در شهر جدید اندیشه خبر داد و گفت: چرا ما باید امروز فروشگاه هایی به سبک دبی و کشورهای اروپایی بسازیم در حالی که که بازار در کشورهای اسلامی یکی از عناصر جدایی ناپذیر معماری ایرانی و اسلامی است.

غلامعلی حدادعادل در پنجمین همایش مدرسه ایرانی، معماری ایرانی که در سالن آمفی تئاتر علامه امینی دانشگاه تهران با حضور وزیر آموزش و پرورش برگزار شد افزود: ساخت بازار ایرانی اسلامی در شهرهای جدید از حدود پنج سال پیش مطرح شده بود که سرانجام نتیجه داد و قرار است اولین بازار با معماری اسلامی ایرانی در شهر جدید اندیشه که بین شهریار و کرج قرار دارد احداث شود.
نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه مقاوم سازی باید به صورت یک فرهنگ در بیاید و بناهایی که ضرورت تخریب به شکل کامل را ندارد باید بدین شکل در برابر زلزله مصون شوند، گفت:‌ همچنین موضوع دیگری که باید در مدارس پیگیری شود طراحی معماری ایرانی است که هم اکنون در شهرسازی‌های کشور ما وجود ندارد و اگر کسی به منظره عمومی شهرهای ایران نگاه کند مشخص نیست که این شهرها متعلق به چه کشوری و با چه فرهنگی است.
وی معماری شهرهای ایران را آشفته و خالی از هرگونه هویت ایرانی دانست و افزود: یکی از عناصری که می‌تواند معماری ایرانی را در کشور معرفی کند مدارس است چرا که فراوان‌ترین ساختمان‌های دولتی را شامل می‌شود.
حدادعادل با بیان اینکه در 30 سال گذشته ده‌ها هزار مدرسه در کشور ساخته شده‌ است، افزود: اگر در همان ابتدای انقلاب می‌دانستیم که معماری ایرانی چیست قطعاً آن را در ساخت مدارس اعمال می‌کردیم تا امروز چندین هزار معماری ایرانی پیش چشم مردم باشد تا آنها را در بناهای خود تکرار کنند اما متاسفانه چنین اتفاقی نیفتاده است. به همین دلیل ما تلاش داریم با شعار "مدرسه ایرانی، معماری ایرانی" این امر را محقق کنیم گرچه تا کنون این تلاش‌ها محقق نشده است و نمی دانیم معماری ایرانی در مدارس ایرانی باید چگونه باشد.
وی تصریح کرد: طرح‌هایی که هر سال برگزیده می‌شوند اگرچه محسناتی دارند اما منظور ما از مدارس ایرانی چیز دیگری است و می‌خواهیم مدارسی که طراحی می‌شوند به گونه‌ای باشد که هر وقت فردی به آنها نگاه می‌کند یاد معماری ایرانی بیافتد که انصافاً در این زمینه هنوز طراحی خاصی نداریم.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ادامه داد: واقعا نمی دانم که مشکل از کجاست که نمی توانیم معماری گذشته خود را به امروز منتقل کنیم. شما معماران باید این سئوال را پاسخ دهید که "اگر بخواهیم مدرسه ای با معماری ایرانی داشته باشیم باید این مدرسه چه خصوصیاتی داشته باشد؟ و آیا می توانیم مدرسه ای همچون دبیرستان چهارباغ اصفهان که با حیاط مرکزی و حوض و کاشی کاری بنا شده است را نیز هم اکنون بسازیم، و چرا این نمونه ها را تکرار نمی کنید؟"
حداد عادل افزود: در بین این چند هزار مدرسه ای که هم اکنون در حال ساخت است باید یک مدرسه شبیه مدارس قدیم خودمان همچون مدرسه چهار باغ اصفهان ساخت و بنده فکر می کنم برای ساخت این مدارس باید مهندسانی را داشته باشیم که قبل از اینکه مهندس باشند ایرانی مسلمان بوده و در فضای فرهنگی ایران اسلامی زندگی کرده باشند و با عناصر فرهنگی خودمان انس بگیرند چون در این صورت خود به خود معماری ایرانی به وجود می آید. وی با بیان اینکه هیچیک از معماران قدیمی در دانشگاههای ونیز و فلورانس تحصیل نکرده بودند و حتی شاید سواد هم نداشته اند، گفت: اما آنها با فرهنگ ایرانی آشنا بوده و در معماری های خود نیز آن را بروز می دادند. به همین دلیل بنده معتقدم که باید در این زمینه از ریشه شروع کنیم.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه در زمینه معماری ساخت بازار در شهرهای ایران از پنج سال گذشته مطرح شده است، گفت: بنده در آن زمان از وزیر مسکن پرسیدم که چرا در شهرهای جدیدی که می سازید بازار با معماری ایرانی را لحاظ نمی کنید چرا که بازار در کشورهای اسلامی یکی از عناصر جدایی ناپذیر معماری ایرانی و اسلامی است که همه توریستها از آن بازدید می کنند. چرا ما باید امروز فروشگاههایی به سبک آنچه در دبی و کشورهای اروپایی است بسازیم.
حداد عادل ادامه داد: خوشبختانه این طرح طی چند سال گذشته پیگیری و حتی از نمونه بازارهای اصیل همچون بازار تهران و شیراز بازدید شد و هفته گذشته کلنگ اولین بازار ایرانی اسلامی در شهر جدید اندیشه زده شد.

احمد رضا زارع بازدید : 74 یکشنبه 01 خرداد 1390 نظرات (0)
[تصویر: 79100221519151234855517425025424415216551.jpg]

[b]معماری ایران دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی بخصوص برخوردار است: ویژگیهایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوانهای رفیع، ستونهای بلند و بالاخره تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است.
به طور کلی می توان معماری ایرانی را در پنج اصل درونگرایی، پرهیز از بیهودگی، مردم واری یا مردم محموری، خودبسندگی و نیارش یا ایستایی مشاهده کرد.

[b]درونگرایی


یکی از باورهای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونه ای معماری ایران را درون ‌ گرا ساخته است. معماران ایرانی با سامان ‌ دهی اندام ‌ های ساختمان در گرداگرد یک یا چند میان ‌ سرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا می ‌ کردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند می ‌ داد.
درون گرایی مفهومی است که به صورت یک اصل در معماری ایران وجود داشته و با حضوری آشکار، به صورتهای متنوع، قابل درک و مشاهده است. اصولاً در ساماندهی اندام های گوناگون ساختمان به ویژه خانه های سنتی، باورهای مردم، بسیار کارساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حُرمت آن و نیز عزت نفس ایرانیان بوده که این امر به گونه ای معماری ایران را درون گرا ساخته است.
در فرهنگ این نوع معماری، ارزش واقعی به جوهر و هسته باطنی آن داده شده است و پوسته ظاهری، صرفا پوششی مجازی است که از حقیقتی محافظت می کند و غنای درونی و سربسته آن تعیین کننده جوهر و هستی راستین بنا است و قابل قیاس با وجوهات و فضای بیرونی نیست..

معماران ایرانی با ساماندهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را ازجهان بیرون جدا می کردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند می‌داد. خانه های درونگرا در اقلیم گرم و خشک، همچون بهشتی در دل کویر هستند، فضای درونگرا مانند آغوش گرم بسته است واز هر سو رو به درون دارد.
سر در این خانه ها دارای دو سکو بود و درها دارای دو کوبه‌ی جدا ویژه‌ی مردان و زنان. دو دالان یکی از بخش بیرونی و دیگری از بخش اندرونی خانه به هشتی راه داشتند. اندرونی‌جایگاه زندگی خانواده بوده و ‌بیگانگان بدان راه نداشتند.
بیرونی، ویژه‌ی مهمانان و بیگانگان بود که جداگانه پذیرایی می شدند و گاهی مهمانان در بالاخانه (اتاق روی هشتی) که به اندرونی نزدیک بود پذیرایی می شدند.
بخش بیرونی، آذین‌های بیشتری نسبت به اندرونی داشت. معماران حتی در ساختمان‌های برونگرا مانند کوشک میان باغ ها، نیز درونگرایی را پاس می داشتند. کوشک ها ساختمانهایی برونگرا بودند که گرداگرد آنها باز بود و از هر سو به بیرون باز می شدند. بیشتر خانه های غربی یا شرق آسیا چنین هستند..
خانه های برونگرا در برخی سرزمینهای ایران نیز ساخته می شود. مانند کردستان، لرستان و شمال ایران، ولی در سرزمین های میانی و گرم و خشک ایران، خانه های درونگرا، پاسخ در خوری برای خشکی هوا، بادهای آزاردهنده، شن های روان و آفتاب تند هستند.
ویژگی معماری غیر قابل انکار آثار و ابنیه ای مانند خانه، مسجد، مدرسه، کاروانسرا حمام و غیره مربوط به خصوصیت درون گرایانه آن است که ریشه ای عمیق در مبانی و اصول اجتماعی –فلسفی این سرزمین دارد.
با یک ارزیابی ساده می توان دریافت که در فرهنگ این نوع معماری، ارزش واقعی به جوهر و هسته باطنی آن داده شده است و پوسته ظاهری، صرفا پوششی مجازی است که از حقیقتی محافظت می کند و غنای درونی و سربسته آن تعیین کننده جوهر و هستی راستین بنا است و قابل قیاس با وجوهات و فضای بیرونی نیست..
درون گرایی در جستجوی حفظ حریم محیطی است که در آن شرایط کالبدی با پشتوانه تفکر، تعمق و عبادت به منظور رسیدن به اصل خویش و یافتن طمانینه‌ی خاطر و آرامش اصیل در درون، به نظمی موزون و متعالی رسیده است . به طور اعم و بر اساس تفکر شرقی و در سرزمینهای اسلامی؛ جوهر فضا در باطن است و حیاط درونی، به وجود آورنده اساس فضا است.
پرهیز از بیهودگی


در معماری ایران تلاش می شده کار بیهوده در ساختمان سازی نکنند و از اسراف پرهیز می کردند. این اصل هم پیش از اسلام و هم پس از آن مراعات می شده است. در قرآن کریم آمده "مومنان،آنانکه از بیهودگی روی گردانند"(سوره ی مومنون،آیه سوم.)
اگر در کشورهای دیگر،هنرهای وابسته به معماری مانند نگارگری(نقاشی) و سنگتراشی، پیرایه(آذین) به شمار می آمده، در کشور ما هرگز چنین نبوده است. گره سازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و به گفته خود معماران،"آمود" و اندود بیشتر بخشی از کار بنیادی ساختمان است. اگر نیاز باد در زیر پوشش آسمانه (سقف)، پنامی (عایقی) در برابر گرما و سرما ساخته شود یا افراز بنا که ناگزیر پرو پیمان است و نمی تواند به دلخواه معمار کوتاهتر شود، تنها با افزودن کاربندی می توان آنرا کوتاهتر و "بِاندام" و مردم وار کرد.
معماران ایرانی در جاهایی که مردم در آن بر زمین می نشستند و به دیوار تکیه می زدند،برای افزایش پایداری ازاره دیوار،آنرا با اندودی از گچ که با کتیرا آمیخته شده بود، تا بلندی یک گز (هر گز برابر 66/106 سانتیمتر) اندود می کردند که رویه ای سخت به دست می آمد، به گونه ای که خراشیدن آن دشوار بود. ازاره بیرونی ساختمان را هم بیشتر با سنگ کار می کردند.


اگر اُرسی(باز) و روزن با چوب یا گچ و شیشه های خرد و رنگین گره سازی می شود. برای این است که در پیش آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد و اگر گنبدی از تیزه تا پاکار با کاشی پوشیده می شود تنها برای زیبایی نیست. وانگهی باید دانست که واژه ی "زیبا" به معنای "زیبنده بودن" و تناسب داشتن است نه قشنگی و جمال.
در زیگورات چغازنبیل از 1250 پیش از میلاد، می توان کاربرد کاشی را دید. در این ساختمان،اِزاره دیوارها را با کاشی آبی آمود کرده اند. چون هنگام رفت و آمد مردم،برخورد به پای دیوار بیشتر بوده است و چون خشت در برابر باران آسیب می دیده،نمای ساختمان را با آجر پوشانده اند.
معماران ایرانی در جاهایی که مردم در آن بر زمین می نشستند و به دیوار تکیه می زدند،برای افزایش پایداری ازاره دیوار،آنرا با اندودی از گچ که با کتیرا آمیخته شده بود، تا بلندی یک گز (هر گز برابر 66/106 سانتیمتر) اندود می کردند که رویه ای سخت به دست می آمد، به گونه ای که خراشیدن آن دشوار بود. ازاره بیرونی ساختمان را هم بیشتر با سنگ کار می کردند.
همچنین از کاشی در آمود گنبدها بهره گیری می کردند و آنرا پر از نقش و نگار می کردند. این تکه های رنگی کاشی، آسانتر تعمیر و بازسازی می شدند. کاشی عمر زیادی ندارد و پس از زمانی از جا کنده شده و فرو می ریزد، به ویژه در جاهایی که برف و یخ هم باشد. اگر رویه ای یکرنگ باشد، بازسازی بخش کنده شده دشوار می شود و کار دو زنگ در می آید.ولی هنگامی که تکه تکه و چند رنگ باشد کار آسانتر است.
مردم واری یا مردم محوری


مردم محوری به معنای رعایت تناسب میان اندام ‌ های ساختمانی با اندام ‌ های انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان ‌ سازی است. در ایران هم مثل مکان ‌ های دیگر، معماری هنری وابسته به زندگی است.
معمار ایرانی بلندای درگاه را به اندازه بالای مردم می ‌ گرفته و روزن و روشندان را چنان می آراسته که فروغ خورشید و پرتو ماه را به اندازه دلخواه به درون سرا می آورد. پهنای اتاق خواب به اندازه یک بستر است و افراز طاقچه به اندازه ای است که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد و از طرفی تالار که مخصوص مهمان است به اندازه‌ ای پهناور و باشکوه بوده که شایسته پذیرایی باشد.
خودبسندگی


معماران ایرانی تلاش می کردند مصالح مصرفی مورد نیاز خود را از نزدیک ترین جاها به دست می آوردند و چنان ساختمان می کردند که نیازمند به مصالح جاهای دیگر نباشد و "خودبسنده" باشند. بدین گونه کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و ساختمان با طبیعت پیرامون خود"سازوارتر" در می آمده است و هنگام نوسازی آن نیز همیشه ساختمایه ی آن در دسترس بوده است.
معماران ایرانی بر این باور بودند که ساختمایه باید "بوم آورد" یا "ایدری"(اینجایی) باشد. به گفته دیگر فرآورده یا محصول همان جایی باشد که ساختمان ساخته می شود و تا آنجا که شدنی است از امکانات محلی بهره گیری شود.
برای نمونه در ساخت پارسه(تخت جمشید)، بهترین را از یک کان(معمدن) در نزدیکی دشت مرغاب به دست می آوردند و با ارابه های چوبی به پارسه می رساندند. این سنگ را بیشتر برای روکش دیوارهای ستبرخشتی به کار می بردند.فرآوردن خشت نیز کاری بسیار ساده بوده است.
یکی از نکات مهم در معماری ایران این است که اساساً یکی از انگیزه های بنیادی در ساخت آسمانه خمیده تاقی و گنبدی و بهره گیری گسترده از آنها،این بوده که چوب مناسب برای ساختمان سازی در همه جا یافت نمی شده است. ولی فرآوردن خشت و آجر ساده بود. معماران هم دست به نوآوری هایی زدند که با خشت و آجر بتوان دهانه های بزرگ را پوشاند.آنها گونه های فراوانی از چفد مازه دار و تیزه دار را به کار گرفتند. بدین گونه شاید بتوان انگیزه ی بنیادی بهره گیری از تاق و گنبد در معماری ایران را باور به "خودبسندگی" در ساختمان سازی دانست.


نمونه دیگر از خودبسندگی و بهره گیری از امکانات موجود، در ساخت میانسرای(حیاط) گود یا "باغچال"یا گودال باغچه در خانه ها بود .برای گودکردن ساختمان و دسترسی به آب، ناگزیر باید خاکبرداری فراوانی می شد. در تهران،آ ب روگذر بود و از آن برای پرکردن آب انبارها بهره می بردند. در کاشان، زواره و نایین آب زیرگذر بود، برای همین میانسرا را چنان گود می ساختند که تنه درختان باغچه در گودی پنهان می شد. معماران خاک برداشته شده را دوباره در همان ساختمان به کار می بردند. گود شدن ساختمان به ایستایی تاق ها نیز کمک می کرد. چون زمین، پشت بند در برابر رانش بود.
باز برای نمونه، در محله شارستان یزد، زمین تا ژرفای دو متری از جنس خاک رُس و پایین تر از آن، جنسی به نام"چلو" یا"کرشک" است که لایه ای بسیار سخت است. معماران خاک رُس را برداشته و روی لایه ی سخت، با همان خاک ساختمان می ساختند.
یکی از نکات مهم در معماری ایران این است که اساساً یکی از انگیزه های بنیادی در ساخت آسمانه خمیده تاقی و گنبدی و بهره گیری گسترده از آنها،این بوده که چوب مناسب برای ساختمان سازی در همه جا یافت نمی شده است. ولی فرآوردن خشت و آجر ساده بود. معماران هم دست به نوآوری هایی زدند که با خشت و آجر بتوان دهانه های بزرگ را پوشاند.آنها گونه های فراوانی از چفد مازه دار و تیزه دار را به کار گرفتند.
بدین گونه شاید بتوان انگیزه ی بنیادی بهره گیری از تاق و گنبد در معماری ایران را باور به "خودبسندگی" در ساختمان سازی دانست.
نیارش


واژه ی"نیارش" در معماری گذشته ایران بسیار به کار می رفته است .نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و مصالح شناسی گفته می شده است.
معماران گذشته به نیارش ساختمان بسیار توجه می کردند و آنرا از زیبایی جدا نمی دانستند.آنها به تجربه به اندازه هایی برای پوشش ها و دهانه ها و جرزها دست یافته بودند که همه بر پایه ی نیارش به دست آمده بود. "پیمون"، اندازه های خردو یکسانی بود که در هرجا در خور نیازی که بدان بود به کار گرفته می شد. پیروی از پیمون هرگونه نگرانی معمار را درباره ی نااستواری یا نازیبایی ساختمان از میان می برده، چنانکه یک گِلکار نه چندان چیره دست در روستایی دور افتاده می توانست با به کار بردن آن، پوشش گنبدی را به همان گونه انجام دهد که معمار کار آزموده و استاد پایتخت .معماران همراه با بهره گیری از پیمون و تکرار آن را در اندازه ها و اندام ها، ساختمان ها را بسیار گوناگون از کار در می آوردند. هیچ دو ساختمانی یکسان در نمی آمد و هر یک ویژگی خود را داشت، گرچه از یک پیمون در آنها پیروی شده بود.[/b][/b]

تعداد صفحات : 17

درباره ما
سلام این وبلاگ برای جمع آوری مطالب معماری ثبت شده است ایران معمار پل است پلی بین تجربه و تبادل نظر. من دانشجوی دانشکده فنی و مهندسی ششیراز هستم کاردانی ترم یک هدف از ایجاد این وبلاگ ارتقا دانش معماری و آموزش این رشته تحصیلی می باشد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 90
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 33
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 19
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 67
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 140
  • بازدید ماه : 284
  • بازدید سال : 1,989
  • بازدید کلی : 24,457